باب:خانه،مِلک،چادر،ساختمان از قبیل دکان،حجره،رستوران،مسجد، فروشگاه،حمّام،تصفیهخانه
بار: وزن، نمونه (یک بار هندوانه، سه بار سبزی)
بارخانه: صندوق جواهر (یک بارخانه فیروزه)
بدره: بسته نقدینهها (یک بدره اشرفی)، اشرفی، سکههای زر
برگ: کاغذ،ورق
بطانه: خز،سنجاب،پوست بخارایی
بطری:نوشیدنی ها بغل: حجم و وزن (یک بغل سبزی،یک بغل آجیل و شیرینی)
بقچه: نخ، بسته نخ،رخت،شال
بته، بوته: درخت بیتنه مانند گل و گیاهان زینتی (مثل یک بوته نعنا)
بند: کاغذ
بَهله: پرندههای شکاری (بهله در اصل به معنی دستکشی است که بازدارها به دست میکنند)
پاره: ده، روستا
پارچه: آبادی
پُرس: چلوکباب، غذا و مانند آن
پیمانه: مایعات و گاه چیزهای دیگر
تا: اکثر چیزها، مطلق اشیاء شمارشی مانند «پنج تا اتاق»، مطلق عدد مانند "سه تا"
تار: مو
تازیانه: افعی، مارهای سمی
تخته: مفروشات (فرش، قالی، قالیچه، گلیم، زیلو، پتو، جاجیم، پارچه، لحاف، تشک، لوح، برات)
تَن: انسان
تُن: واحد وزن
توپ: پارچه(بیست متر پارچه بستهبندیشده لباس را یک توپ میگویند.)
جام: شیشه، شراب
جفت: کفش، جوراب
جریب: واحد مساحت برای زمین و ملک
جلد: کتاب، مجله
حلقه: فیلم عکاسی، لاستیک، مار دانه: تخم مرغ
دست: قاشق و چنگال، رختخواب
دستگاه: ماشینآلات، خودرو، آپارتمان
راًس: گوسفند، گاو
رشته: قنات
زنجیر: فیل
شاخه: گُل، آهنآلات
عدد: در، پنجره
عدل: پنبه
فروند: هواپیما، ناو، خودروهای نظامی
فقره: پرونده، برات، چک، سفته، فیش بانکی، گواهینامه، برداری، جواز، وام، مِلک، لایحه، جرم، قتل، سرقت، حادثهٔ رانندگی
قالب: صابون
قبضه:تفنگ قرص:نان قلاده:پلنگ، یوزپلنگ، سگ و...
قطعه:تمبر،عکس
نخ:سیگار
نفر:انسان، شتر، درخت خرما
واحد:حمام، آپارتمان، منزل مسکونی
بار:واحد شمارش کالاهایی که به مقیاس معیّنی بسته بندی میشوند.
برگ: واحدشمارش کاغذهای جلدنشده
بند: واحدشمارش یک دسته کاغذومقوابه مقدارمعین
تخته: واحدشمارش قالی، پتووفرش
توپ:واحدشمارش پارچه ندوخته
تیر:واحدشمارش قشنگ
ثوب:واحدشمارش لباس دوخته
جام:واحدشمارش شیشه پنجره، آیینه
جفت:واحدشمارش کفش،جوراب،دستکش جلد:واحدشمارش کتاب
جین:واحدشمارش قرقره،دکمه، مداد
حب:واحدشمارش قند،آب نبات،قرص حلقه:واحدشمارش اشیای گرد،چاه
دانه:واحدشمارش گردو،مداد ودیگراشیای قابل شمارش
دستگاه:واحدشمارش ماشین آلات،رادیو، تلویزیون و...
دسته:واحدشمارش گل وگیاه
دوجین:واحدشمارش بستههای دوازده تایی(کمربند، گردنبند)،
دهنه:واحدشمارش دکان ومغازه ،قنات
سر:واحدشمارش گاو، گوسفند، گله، افرادخانواده
سکه:واحدشمارش انواع پول فلزی
شعله:واحدشمارش لامپ وشمع ونظایرآن
شیشه:واحدشمارش ظروف مایعات.
طاقه:واحدشمارش پارچه،شال،شال گردن
طغرا: واحدشمارش نامه،پاکت وسندهای دیگر
عدد:واحد شمارش پرندگان،درب،پنجره ودیگراشیای قابل شمارش
عدل:واحد شمارش دستههای بزرگ وسنگین کالا،پنبه، پارچه وکاغذ
ارّابه:واحدشمارش توپ وتانک،اسلحه سنگین چرخ دار
فال:واحدشمارش گردو
فروند:واحد شمارش وسایل نقلیّهٔ ی هوایی ودریایی
فقره:واحدشمارش گواهینامه،اسنادپرداختی(چک وسفته)
قبضه:واحد شمارش چاقو ، مسسل قراسه:واحدشمارش بندکفش،مدادولوازم تحریر
قطره:واحد شمارش اشک،خون،جوهروبعضی مایعات دیگر
قطعه:واحد شمارش عکس،شعر،زمین وفرش قلّاده:واحد شمارش جانوران وحشی
قواره:واحد شمارش زمین و پارچه(واحد شمارش یک دست لباس کامل)
گله:واحد شمارش دستههای مختلف جانوران
لوله:واحد شمارش اشیای استوانهای شکل وخمیری شکل مانند خمیردندان
***********************************
رابطهای شماری در دستور زبان به واژههای میانجی میان شماره و شمرده (عدد و معدود) اطلاق میشود. این رابطها در زبان نوشتاری همان نقشی را دارند که واحدها در علم فیزیک دارند. برای تعیین واحدهای مقدار یا تعداد و نوع و اندازهٔ شمرده دبیران و نویسندگان و حسابداران دیوانی سدههای اخیر واژههای قراردادی مناسبی را برگزیده و بکار بردهاند که امروزه در دستور زبان به آنها رابط شماری گفته میشود.
فهرست رابطهای شماری در فارسی[ویرایش]
- استکان: برای مایعات، چای، قهوه، شیر و غیره بهکار میرود.
- اصله: برای درخت، چوب، تیر، سنبه
- انبار: حبوبات انباشتهشده (مثل یک انبار گندم)، کالا
- باب: خانه، مِلک، چادر، ساختمان ازقبیل دکان، حجره، رستوران، مسجد، فروشگاه، حمام، تصفیهخانه، کاروانسرا
- بار: کالاهایی که به مقیاس معینی بستهبندی میشوند، وزن، نمونه (یک بار هندوانه، سه بار سبزی)
- بارخانه: صندوق جواهر (یک بارخانه فیروزه)
- بته، بوته: درخت بیتنه مانند گل و گیاهان زینتی (مثل یک بوته نعنا)
- بدره: بسته نقدینهها (یک بدره اشرفی)، اشرفی، سکههای زر
- بُرش: برای چیزهایی که یک واحد کامل آن بدون بُرش مصرف نمیشود، مثل یک بُرش کیک، یک بُرش نان، و مانند اینها
- برگ: کاغذهای جلدنشده، ورق
- بسته: سیگار، سبزی و غیره
- بطانه: خز، سنجاب، پوست بخارایی
- بطری: نوشیدنیها، مشروب
- بغل: حجم و وزن (یک بغل سبزی، یک بغل آجیل و شیرینی)
- بقچه: نخ، بسته نخ، رخت، شال
- بند: یک دسته کاغذ و مقوا بهمقدار معین (معمولاً ۵۰۰ برگ) (سه بند کاغذ)
- بوکس (باكس): سیگار
- بَهله: پرندههای شکاری (بهله در اصل بهمعنی دستکشی است که بازدارها به دست میکنند.[۱])
- پارچه: آبادی
- پاره: دِه، روستا
- پرده: تابلو نقاشی (سه پرده تابلو)
- پیمانه: مایعات و گاه چیزهای دیگر، مانند حبوبات (يك پيمانه برنج)
- پُرس: چلوکباب، خورش و بعضی غذاهای دیگر
- تا: اکثر چیزها، مطلق اشیاء شمارشی مانند «پنج تا اتاق»، مطلق عدد مانند «سه تا»
- تار: مو
- تازیانه: افعی، مارهای سمّی
- تخته: مفروشات (فرش، قالی، قالیچه، گلیم، زیلو، پتو، جاجیم)، پارچه، لحاف، تشک، لوح، برات
- توپ: پارچه ندوخته (بیست متر پارچه بستهبندیشده لباس را یک توپ میگویند)
- تَن: انسان
- تُن: واحد وزن
- ثوب: لباس دوخته
- جام: شیشه پنجره، آیینه، شراب و مانند آنها
- جرعه: آب، شراب
- جریب: واحد مساحت برای زمین و مِلک
- جعبه: عتیقهجات، جواهرات
- جفت: کفش، جوراب، دستکش
- جلد: کتاب، مجله و مانند آنها
- جین: قرقره، دکمه، مداد (معادل شش عدد)کلمه جین غلط مصطلح است . درست آن دوجین است که از کلمه دوزان فرانسه به معنی 12 گرفته شده است و بنابراین باید از نیم دوجین برای 6 استفاده کرد.
- چشمه: سرویس بهداشتی ( توالت )
- حب: قند، آب نبات، قرص
- حبه: انگور
- حلقه: اشیاء گِرد، چاه، فیلم عکاسی، فیلم سینمایی، لاستیک، انگشتر، مار
- خلال: برای چیزهای مثل دانه کبریت
- خوشه: انگور، خرما
- دانه: تخم مرغ، گردو، برای غله و حبوب و بسیاری از میوهها، مداد ودیگر اشیاء قابل شمارش
- درجه: زاویه، دما
- دست: قاشق و چنگال، رختخواب، ظروف و مانند آنها
- دستگاه: ماشینآلات، خودرو، آپارتمان، رادیو، تلویزیون و مانند آنها
- دسته: گل و گیاه
- دهنه: دکان و مغازه
- دوجین: بستههای دوازدهتایی (جوراب، کمربند، گردنبند)، قنات
- راًس: گوسفند، گاو و مانند آنها
- رشته: قنات (کاریز)، چاه، گردنبند و دستبند و همچنین برای کارهایی که در مدتی از زمان انجام میگیرد و در موردهایی با یک اسم جمع، مثل عملیات و تظاهرات
- سر: گاو، گوسفند، گله، افراد خانواده (چند سر عائله)
- سکه: انواع پول فلزی
- سنگ: برای آب آبیاری و آسیا (سه سنگ آب)
- سیخ: کباب، جگر
- شاخه: گُل، آهنآلات، سیم، لوستر، تیر آهن، گچ نوشتني و مانند آنها (سه شاخه سیم، دو شاخه لوستر، چهار شاخه تیرآهن، چهار شاخه گچ)
- شعله: لامپ و شمع و نظایر آن (دو شعله چراغ)
- شیشه: ظروف مایعات
- صندوق: اشیاء قدیمی
- طاقه: پارچه، شال، شال گردن، پتو، (چهار طاقه پتو)
- طغرا: نامه، پاکت و سندهای دیگر (منسوخ شدهاست)
- عدد: پرندگان، در، پنجره و اصولاً ساير اشیاء قابل شمارش (چهار عدد بستنی) (معادل «تا»)
- عدل: دستههای بزرگ و سنگین کالا، پنبه، پارچه و کاغذ
- عراده: واحد شمارش توپ و تانک، اسلحه سنگین چرخدار
- قلم: برای نوعهای مختلف کالا (پنجاه قلم صادرات، بیست قلم خرید، سی قلم جنس)
- قلمه: درخت
- فال: گردو
- فروند: وسایل نقلیهٔ هوایی و دریایی (هواپیما، ناو، خودروهای نظامی)
- فقره: نامه، سند، چک و مانند آنها، گواهینامه، پرونده، برات، چک، سفته، فیش بانکی، جواز، وام، مِلک، لایحه، جرم، قتل، سرقت، حادثهٔ رانندگی
- قالب: برای قطعات بریدهشده و جدا از هم (دو قالب کره، چهار قالب صابون، سه قالب یخ)
- قبضه: اسلحهٔ سبک (از چاقو تا تفنگ و شمشیر و مسسل)
- قراسه (قراس): بند کفش، مداد و نوشتافزار
- قرص: نان
- قطره: آب، اشک، خون، جوهر و بعضی مایعات دیگر
- قطعه: عکس، تمبر، شعر، زمین و باغ، فرش، جواهر، جوجه، مرغ، خروس، ماهی و اسکناس (سه قطعه جوجه، دو قطعه اسکناس)
- قلاده: جانوران وحشی و بعضاً اهلی، مانند پلنگ، یوزپلنگ، سگ
- قواره: زمین و پارچه (پارچهای که برای یک دست لباس کافی است) (سه قواره زمین، چهار قواره پارچه)
- کارتون: سیگار و غیره
- کلاف: كاموا
- کلّه: قند
- کیسه: سیمان، پول، سکه
- گلّه: دستههای مختلف جانوران
- لقمه: نان، غذا
- لنگه: هر نیمه از در، خورجین، پالان
- لوله: واحد شمارش اشیاء استوانهایشکل و خمیریشکل مانند ماتیک، خمیردندان، تریاک
- مجلد: کتاب و دفتر (چهار مجلد کتاب)
- مشت: خاک، پول، آدم (برای تحقیر)
- نخ: سیگار
- نفر: انسان، شتر، درخت خرما
- واحد: حمام، آپارتمان، منزل مسکونی
- واقعه: ازدواج[۲]